تقلید از نیاکان و کفر (قرآن)در این مقاله به بررسی آیاتی چند از قرآن کریم که در مورد کفر کسانی که از آباء و اجداد منحرفشان تقلید میکردند میپردازیم. ۱ - اثر تقلید از نیاکانكفرورزى به رسالت انبیا، اثر تقليد از نیاکان: ... ولـکن الذین کفروا یفترون علی الله الکذب واکثرهم لا یعقلون• واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءاباءنا او لو کان ءاباؤهم لا یعلمون شیــا ولا یهتدون. «خداوند هیچگونه بحیره و سائبه و وصیله و حام قرار نداده است (اشاره به چهار نوع از حیوانات اهلی که در زمان جاهلیت استفاده از آنها را ممنوع میدانستند و این بدعت در اسلام ممنوع شد) ولی کسانی که کافر شدند بر خدا، دروغ میبندند و بیشتر آنها نمیفهمند. و هنگامی که به آنها گفته شود، به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر بیائید میگویند آنچه را از پدران خود یافتهایم ما را بس است!، آیا نه چنین است که پدران آنها چیزی نمیدانستند و هدایت نیافته بودند؟!». ۲ - استکبار فرعونثم بعثنا من بعدهم موسی وهـرون الی فرعون وملاه بـایـتنا فاستکبروا وکانوا قومـا مجرمین• قالوا اجئتنا لتلفتنا عما وجدنا علیه ءاباءنا وتکون لکما الکبریاء فی الارض وما نحن لکما بمؤمنین. «بعد از آنها موسی و هارون را با آیات خود به سوی فرعون و اطرافیانش فرستادیم، اما آنها تکبر کردند (و زیر بار حق نرفتند چرا که) آنها گروهی مجرم بودند. گفتند آیا آمدهای که ما را از آنچه پدرانمان را بر آن یافتیم منصرف سازی، و بزرگی (و ریاست) در روی زمین از آن شما باشد؟ ما به شما ایمان نمیآوریم!». ۳ - عکسالعمل منکران توحیدالم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لا یعلمهم الا الله جاءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم وقالوا انا کفرنا بما ارسلتم به وانا لفی شک مما تدعوننا الیه مریب• قالت رسلهم افی الله شک فاطر السمـوت والارض یدعوکم لیغفر لکم من ذنوبکم ویؤخرکم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما کان یعبد ءاباؤنا فاتونا بسلطـن مبین. «آیا خبر آنها که پیش از شما بودند به شما نرسیده: قوم نوح و عاد و ثمود و آنها که پس از ایشان بودند، همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست، پیامبرانشان با دلائل روشن به سوی آنها آمدند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند که ما به آنچه شما مامور آن هستید کافریم، و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید تردید داریم! رسولان آنها گفتند آیا در خدا، شک است؟! خدائی که آسمانها و زمین را آفریده؟! او که شما را دعوت میکند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقرری شما را باقی گذارد، آنها گفتند (ما اینها را نمیفهمیم همین اندازه میدانیم) شما انسانهائی همانند ما هستید و میخواهید ما را از آنچه پدرانمان میپرستیدند باز دارید، شما دلیل روشنی برای ما بیاورید!». ۴ - ممانعت اشراف قومولقد ارسلنا نوحـا الی قومه فقال یـقوم اعبدوا الله ما لکم من الـه غیره افلا تتقون• فقال الملؤا الذین کفروا من قومه ما هـذا الا بشر مثلکم یرید ان یتفضل علیکم ولو شاء الله لانزل ملـئکة ما سمعنا بهـذا فی ءابائنا الاولین. «ما نوح را به سوی قومش فرستادیم، به آنها گفت ای قوم من! خداوند یکتا را بپرستید که غیر از او معبودی برای شما نیست، آیا (باز از پرستش بتها) پرهیز نمیکنید؟ جمعیت اشرافی (و مغرور) از قوم نوح که کافر شده بودند گفتند: این مرد بشری است همچون شما که میخواهد بر شما برتری جوید، اگر خدا میخواست پیامبری بفرستد فرشتگانی نازل میکرد، ما چنین چیزی هرگز در نیاکان خود نشنیدهایم». ۵ - تعجب مشرکانوعجبوا ان جاءهم منذر منهم وقال الکـفرون هـذا سـحر کذاب• وانطـلق الملا منهم ان امشوا واصبروا علی ءالهتکم ان هـذا لشیء یراد• ما سمعنا بهـذا فی الملة الاخرة ان هـذا الا اختلـق. «آنها تعجب کردند که چرا پیامبر انذار کنندهای از میان آنها برخاسته، و کافران گفتند: این ساحر دروغگوئی است! سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند بروید و خدایانتان را محکم بچسبید که میخواهند ما را به سوی بدبختی بکشانند! ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیدهایم، این فقط یک دروغ است!». ۶ - سرانجام مقلدان متعصبوکذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریة من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا ءاباءنا علی امة وانا علی ءاثـرهم مقتدون• قـل او لو جئتکم باهدی مما وجدتم علیه ءاباءکم قالوا انا بما ارسلتم به کـفرون. «همینگونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبری انذارکننده نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور گفتند ما پدران خود را بر مذهبی یافتیم و به آثار آنها اقتدا میکنیم. (پیامبرشان) گفت: آیا اگر من آئینی هدایتبخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم (باز هم انکار میکنید؟!) گفتند (آری) ما به آنچه شما به آن مبعوث شدهاید کافریم!». ۷ - پانویس۸ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۳۲۶، برگرفته از مقاله «تقلید از نیاکان و کفر». |